انتخابات، مجرايي براي انتقال حق
روزنامه مردم سالاري-حجت الاسلام روحاللهبيگي*: حق تعيين سرنوشت و مشاركت در امور سياسي يكي از طبيعيترين حقوق افراد است. در انتخابات، مردم حق حاكميت را كه مربوط به همه آنان است براي مدتي به افرادي كه انتخاب ميكنند منتقل ميسازند. دولت و مجلس و شوراهاي شهر و روستا كه اين حقوق به آنها انتقال يافته، به صورت اقتداري مشروع به وضع و اجراي قانون ميپردازند، سپس در حقيقت اين مردم هستند كه با راي خود كساني را برميگزينند تا به جاي آنها مدت معيني تصميمگيري نمايند. نكته مهم در اين قضيه اين است كه نمايندگان و رئيس جمهور و شوراها لازم است در ارتباط دايم
در ارتباط دايم با موكلين خود، يعني مردم باشند تا بتوانند در تصميمگيريهاي كلان شهر و روستا و كشور، نظر مردم را بدانند و مشكلات آنان را منعكس سازند، در غير اين صورت نماينده و شوراي شهر و روستا تكليف خود را به خوبي انجام نداده است. بين حق و تكليف تلازم منطقي وجود دارد، يعني هر حقي ايجاد تكليفي ميكند، وقتي كه مردم حق تصميمگيري در همه امور سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي را كه خود بايد راسا اعمال كنند، به وكلا يعني نمايندگان مجلس در سطح كلان و به شوراها درسطح شهرو روستا و همچنين اجراي قانون را به رئيس جمهور ميسپارند، اين امر تكليفي را به گردن منتخبين ميگذارد كه به جاي مردم در اين امر تصميم بگيرند. حال کسي که به جاي ديگري در امور مهم كشور كه با سرنوشت همه افراد در ارتباط است تصميم ميگيرد، آيا نبايد به طور دايم با موكلين خود در تماس باشد تا بتواند نظر آنان را در مسايل مختلف بداند و بر اساس آن تصميم بگيرند، مردم براي مدت معيني(مثلاً براي چهار سال) حق تصميمگيري در امور كشور را از خود سلب و به منتخب برگزيده(شورا، نماينده، ريئس جمهور) ميسپارند. فيالواقع اين حق مردم است كه بدانند منتخبان از طرف آنان چه تصميمي ميگيرند. اگر تصميمات گرفته شده و قوانين وضع شده با خواستها و نيازهاي مردم سازگاري نداشته باشد، طبعاً مورد پذيرش مردم نيز نخواهد بود. قانونگذار و مجري قانون حتماً لازم است به بازخورد آن توجه داشته باشد و نظر مردم را بداند و آنطور كه مردم ميخواهند تصميم بگيرد. البته در نظام جمهوري اسلامي، علاوه بر اينكه شركت در انتخابات حقي است كه مردم از آن برخوردارند و براي مدت معيني به منتخب خود واگذار ميكنند يك تكليف ديني نيز محسوب ميشود. اين امر موجب شورو نشاط بيشتر و مشاركت فعالتر مردم براي خلق حماسه سياسي مورد خواست رهبر معظم انقلاب در پيام نوروزي در انتخابات ميگردد. حال كه نقطه عزيمت در سياست حق حاكميت ملي و حق تعيين سرنوشت است، مردم از طريق انتخابات، بستر اجراي امور را فراهم و حاكميت قانون توسط زمامداران را ميسر ميسازند و به استناد راي مردم و اعتماد و پشتيباني آنان، برنامههاي متنوع خود را اجرا ميكنند. مجراي انتخابات مانند كانالي است كه بحر مواج انسانها را به حوضچه دولت پيوند زده و رفتار دولت را با مطالبات مردم هماهنگ ميكند، بسته بودن اين مجرا بروكراسي دولت را به ماندابي(مانده آب، جايي كه آب آن راكد و متعفن باشد) تبديل ميكند كه مأمن و مجراي هر جانوري خواهد بود. «انتخاب» در لغت به معناي نخبهگزيني است. همانطور كه در بازار رقابت اقتصادي بهترين بنگاهها امكان ادامه حيات مييابند، در بازار رقابت سياسي هم وضع ميتواند بر همين منوال باشد، در اين ميدان نيز كساني كه شايستگي و لياقت خود را براي اداره امور عمومي جامعه اثبات كرده باشند و در جهت مصالح و منافع ملي گام برداشته باشند، نه در جهت منافع شخصي و گروهي، و بيشترين سعادت و بهروزي را براي مردم خواسته باشند، امكان بقا و ارتقا پيدا ميكنند و كساني كه كمتر كار مثبت انجام داده و همچنين بيكفايتان و نالايقان از صحنه حذف ميشوند. فيالواقع گزينش و انتخاب به صورت منظم به مردم اين امكان را ميدهد تا افراد شايسته و لايق و صالح را انتخاب و بر سرنوشت اجتماعي خويش حاكم سازند. انسانهاي بيلياقت و فرومايه كه در اثر رابطه، بر سرنوشت مردم حاكم ميشوند، بزرگترين عامل زوال دولتها به حساب ميآيند به فرموده امام علي(ع) «اذا ملك الاراذل هلك الا فاضل» آنگاه كه لئيمان حاكم گردند صاحبان فضيلت هلاك ميگردند. اصولاً وقتي گزينش و انتخاب به دست مردم صورت گيرد، احتمال خطا در آن كمتر است. حضرت امام خميني(اعلي الله مقامه الشريف) دراينباره ميفرمايند:«برنامه ما اين است كه رجوع كنيم به آراي مردم، مردم يكي را تعيين كنند، براي اينكه رئيس جمهور باشد، ما هم رايمان را علناً به مردم اظهار ميكنيم كه آقا آنكه من ميخواهم اين است، شما ميل داريد به اين راي بدهيد، ميل نداريد خودتان آزاديد، قهراً مردم وقتي آزاد هستند يك نفر صالح را انتخاب ميكنند و آراي عمومي نميشود خطا بكنند.» همانگونه كه طفلي صغير بر سر دو راهي زندگي، اراده و انتخاب خود را ميآزمايد و از اين راه به رشد و بلوغ فكري ميرسد، شهروندان نيز در امور مربوط به زندگي سياسي، وقتي كه با آزادي دست به انتخابات ميزنند بر انبار و ذخيره تجارب سياسي خود ميافزايند. هر انتخابات گامي است به سوي رشد سياسي،چرا كه بحثها و مجادلات سياسي اوج ميگيرد و تيراژ روزنامهها بالا ميرود و به طور كلي وسايل ارتباط جمعي با بحث و مناظره آگاهيها و اطلاعات مردم را افزايش ميدهند. مردم در مسير آزمايش انتخاب و گزينش قرار ميگيرند و خطاهاي قبلي را اصلاح ميكنند. كسي كه دايماً برايش تصميمگيري ميشود ولو آنكه تحت سيادت فردي صالح و صلاحانديش هم باشد، در عالم صغارت باقي ميماند و هميشه وجودي تبعي و طفيلي خواهد بود. سياست يك ميدان همگاني است كه در آن انسانها از مجراي داد و ستد عقلها و تجربهها در عرصه عمومي رشد مييابند و تكامل پيدا ميكنند. سياست نوين داراي اين پيشفرض است كه حكومت شوندگان از حكومت كنندگان راضياند و اطاعت فرامين بالاييها از روي ترس و اجبار نيست. هنگامي كه مردم به پاي صندوقهاي راي ميروند و مسئولين اجرايي و قانونگذاري را انتخاب ميكنند، نتيجه انتخابات را ميپذيرند و به آن گردن مينهند. اگر هم ثمره كارشان مطلوب نبود، تنها خود را بايد ملامت كنند و در دورههاي بعد، شوراها و نمايندگان و رئيس جمهور مطلوبتري را بر سرير قدرت بگمارند. انساني كه از سر انتخاب و رضايت، دست به گزينش ميزند، ميتواند هم مسئوليت و هم نتايج اخلاقي كار خود را بپذيرد. در نتيجه، كسي ديگري را مسئول احياناً نابسامانيها نخواهد شناخت و مساله شورش نيز منقضي خواهد شد. به همين خاطر است كه در كشورهاي دمكراتيك كه مردم در انتخاب آزاد هستند، ضريب امنيتي بالاست و هيچگونه شورش و انقلابي به چشم نميخورد.
امام خميني(رحمه الهه عليه) شركت در انتخابات را حق همه آحاد جامعه ميدانند و مشاركت در تعيين سرنوشت اجتماعي را براي تمام اقشار مردم، اعم از زن و مرد به طور يكسان لازم ميبينند:«بايد همه شما در اين امر (انتخابات) نظر داشته باشيد، در امور سياسي نظر داشته باشيد، براي اينكه امور سياسي مخصوص يك طبقه نيست، همانطور كه مردها بايد در امور سياسي دخالت كنند و جامعه خودشان را حفظ كنند، زنها هم بايد دخالت كنند و جامعه را حفظ كنند. زنها هم بايد در فعاليتهاي اجتماعي و سياسي همدوش مردها باشند، البته با حفظ آن چيزي كه اسلام فرموده است» و نيز ميفرمايند«همانطور كه من مكرر عرض كردهام و سايرين هم گفتهاند انتخابات در انحصار هيچ كس نيست، نه در انحصار روحانيون است،نه در انحصار احزاب است،نه در انحصار گروههاست. انتخابات مال همه مردم است، مردم سرنوشت خودشان است و انتخابات براي تحصيل سرنوشت شما ملت است.»
انتخابات ازديدگاه امام بايد از هر گونه تحميل و اجبار به دور باشد، زيرا امام به قدرت تشخيص و انتخاب صحيح مردم اعتقاد داشتند. از اينرو بر مسئولان لازم است به انتخاب و راي مردم اعتماد كرده و آن را محترم شمرند و در هيچ مسالهاي نبايد راي و انديشهاي را به هربهانه و توجيهي بر مردم تحميل كرد. «همانطور كه بارها گفتهام مردم در انتخابات آزادند و احتياج به قيم ندارند و هيچ فردي يا گروه و دستهاي حق تحميل فرد و يا افرادي را به مردم ندارد. جامعه اسلامي ايران كه با درايت و رشد سياسي خود، جمهوري اسلامي و ارزشهاي والاي آن و حاكميت قوانين خدا را پذيرفتهاند و به اين بيعت و پيمان بزرگ وفادار ماندهاند، مسلم، قدرت تشخيص و انتخاب كانديداي اصلاح را دارند. البته مشورت در كارها از دستورات اسلامي است و مردم با متعهدين و معتمدين خويش مشورت مينمايند و افراد و گروهها و روحانيون، در حد تذكرات قبلي در حوزه خود ميتوانند كانديدا معرفي نمايند، ولي هيچ كس نبايد توقع داشته باشد كه ديگران اظهارنظر و اظهار وجود كنند.
*نماينده مياندوآب، شاهين دژ و تکاب
در مجلس شوراي اسلامي
منبع: http://khabarfarsi.com/ext/5431321